جمعه، آبان ۲۶، ۱۳۹۱

آسمون ریسمون....

خیلی دور نیست اولین بار...خیلی دور نیست اولین روز...و من چقدر این اولین ها رو دوست دارم.اولین باری که وارد دانشکده حقوق شدم، اون سر شهر بود توی ذهنم اون موقع. خیلی دور نیست اولین کلاس...خیلی دور نیست اولین کارشناسی ارشد...خیلی این اولین ها زیاد شد..اما هنوز اولین است...اولین باری که دانش آموز شد دانشجو و البته هنوز اولین است...!!!اولین...اولین بار که زهره رو دید...اولین بار که رزا رو به عنوان دوست معرفی کرد...خیلی دور نیست اولین باری که کنار نسترن همکلاسی اینطوری احساس کرد...خیلی دور نیست از اولین باری که رفتیم اون بالای شهر ...بارون اومد...و چقدر نزدیکه اولین تماس نیما و ما چیتگر و خنده...و چقدر نزدیکتر است اولین سفر زنانه با سمیه و شیرین و نسترن...و چقدر حس جالبی هست اولین دیدار با آدمها در لباس سفید عروسی...و اولین قدم به کانادا، تا اولین منزل مشترک...اولین ها به دومین ها رسیدن..دومین ها به هزارمین ها...اما هنوز حس اولین ها زیباست...یه حس خوب پر از تعریف...
و اینروزها در آروزی اولین بار های آشنا به دنیا نگاه می کنم...حس پیروزی ، حس موفقعیت بهترین حس دنیاست...هر چند شاید نصف و نیمه....

سیما
پ.ن اصل مطلب: تافل 94 برای حقوق کفایت نمی کند.هر چند ما شانس خود را اعمال کرده، اما گاهی باید به رسم روزگار پیش رفت، اینکه من سر جلسه تافل دلم آنچنان درد بگیرد که نفهمم چی دارم می خونم تقدیر نباشد چی باشد. اگر از روی بی سوادی این نمره را می گرفتم بحث فرق می کرد...اینروزها همه چیز انگار نشانه های حضور قدرتی است که تعریفش جز در واژه الهی نمی گنجند...!!!
پ.ن2: بازگشت به دانشگاه باید دری باشد برای ورود به جامعه...کلاس زبان مک گیل بود، اما اینجا در میسیساگا من در کلاس زبان به شکل سبز می باشم...!!! گاها دلم برای سرزمینم می سوزد که با داشتن انسانهایی باهوش و ذکاوت در کمبود مدیران لایق این همه عقب افتاده...واقعا ما ایرانی ها خیلی باهوشیم...هر روز بیشتر به این نتیجه می رسم.!!!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

Avalin bar ke ZOhre ro did . . . Shayad nadoonin cheghadr in ye jomle be del neshast .