شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۰

بدنبال کار

نیما بیش از 9 ماه است داره دنبال کار می گرده. در این نه ماه تقریبا 8 تا مصاحبه داشته ( حضوری و جدی) و هنوز هیچ و هیچ و هیچ خبری نیست.نمی دونم بقیه هم که دنبال کار می گردن این اندازه با سختی رو به رو می شن؟ نیما مدرک کانادایی داره. دو زبان را تقریبا مسلط است و از همه جالب تر برام اینه که ظاهرا پوزیشن هایی که می تونه اپلای کنه زیادن اما هنوز هیچ خبری نیست.گاها می پرسم یعنی چی؟
در دو هفته گذشته منم شروع کردم به سرچ جاب.اونهایی که به نظرم خوب بودن رو براش می فرستم و دیگه نیما سرچ رو انجام نمی ده.تقریبا شرکت کوچک و بزرگی در زمینه آتی نیست که من نرفته باشم، و با ریکروترهای متفاوتی برخورد کردم.در این دو هفته 4 بار با نیما مصاحبه تلفنی شده ولی هنوز هیچی نیست. در حدی این چند وقت داریم به آب و آتیش می زنیم که اعلام می کنیم به همه بابا اینترشیپ...هر چی...فقط ما اکسپرینس پیدا کنیم هم قبوله اما بازم خبری نیست...(پارت تایم جاب هم شده یکی از سرچ های بنده.البته درسته دیره.نیما جان باید یه خورده بیشتر بجنبد برای یافتن پارت تایم جاب حداقل برای چند ماه آینده)
دلم برای نیما می سوزه.قسمت دردناکش این است که آدم بعد از 9 ماه به این نتیجه می رسه که یعنی مشکل از منه.اگه مدرک کانادایی نبود.اگه زبان بلد نبود.باز می گفت ایراد از کجاست.من واقعا نمی دونم کارفرمایان محترم دنبال چی هستن...من که زمان مصاحبه توی دفتر نیستم.اما خوب می دونم جنسم اینقدر هم بنجل نیست که اینجوری باهاش رفتار می کنن(منظور بدی نیما نیست اما خوب اول کار هست اما خنگ که نیست)! یه سوال دیگه هم برام ایجاد شده، جونیرها چطور کار پیدا می کنن کجا می رن؟
در سه روز گذشته بیش از 100 سایت رو سرویس کردم.نه طریقه سرچم اشتباه هست نه رزومه بده نه هیچی...من واقعا دیگه دارم فکر می کنم باید به نیما یه دوربین وصل کنم ببینم توی مصاحبه مگه چی می گه که بعد نه ماه هنوز هیچ خبری نیست...
واقعا کلافه کننده هست...
من در این سایت  تقریبا تمامی شرکتهای اینفرمشن تکنلوژی رو دارم سر می زنم.چند شرکت رو هم به شکل مشخص هر روز دو سه بار می بینم.سایت های مثل سیمپلی هایر و جاب دات سی ای رو که دیگه سرویس کردم.اما بازم نمی بینیم اینترلول...!!!
کلا حالم گرفته است...از همه جهت..از طرفی هم بیمار بودیم و عمل کوچکی داشتیم که به واسطه بیمه نبودن در ایران مبلغ ناقابل 3 میلیون تومان پیدا شده و هماکنون دوران نقاهت را سپری می کنیم. از ته قلبم می خوام همه در سال جدید شاد باشن و سلامت...و خدا یه کار هم برای شوهر ما پیدا کند...
حوصله کم است...اما چاره ای نیست...زندگی است...جریان دارد مثل آب...هرچند شاید نازلال اما به هر حال...
آروزهای این سال جدید:(اینهایی که داریم داشته باشیم مثلا همین سلامتی و این چیزام اضافه شه بهش...
1. یه کار خوب برای نیما
2. یه بورس خوب و دانشگاه خوبتر به من اکسپت بده
3. از مونترال بریم
همین


۳ نظر:

Mohajer گفت...

man hodoode 1 sal va 6 mah hast ke donbale kar migardam, moshkele zaban nadaram, davtalbane ham kar kardam
vali hichi
toronto hastam

Mohajer گفت...

az toronto, bish az yek sal ast ke donbale kar migardam
moshkele zaban ham nadaram

ناشناس گفت...

کار بالاخره دیر یا زود پیدا میشه بیشتر مواظب اعتماد به نفس و غرورش باش که اگه تو این مدت بشکنه و به غلط باور کنه به درد نمیخوره که پذیرفته نمیشه ! بعدش توی هیچ کاری موفق نمیشه حتی اگه بهترین کار رو بهش بدن این کمک مهمیه که از هیشکی غیر خودت بر نمیاد ...