چهارشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۹

خونه تکونی...بپا زیاد نتکونی

دیروز مثل یه دختر خوب،خونه تکونی کردم.البته خونه خیلی کثیف نبود.اما به هر حال باید این کار رو می کردم.از کمد کوچکمان گرفته تا تمامی کابینت ها.یخچال موند ولی دیگه ساعت 7 شب شد و من اصلا انرژی نداشتم...از دیشب اما یه سرد دردی گرفتم که نگو و نپرس.

برای 11 مارچ تافل ثبت نام کردم.اما اصلا نمی خونم.از خودم لجم می گیره.باید از یه جایی شروع کنم.اما خدایی کجا؟؟؟دیگه 9 روز این حرفها رو نداره.

نیما را نگاه می کنم.چطور باز برم از پیشیش اما باید برم.برای رفتن هم آماده می شوم.به زودی زود!!!چقدر دلم گرفت...

خونه تمیزه...سرم گیج میج می ره...وگرنه همه چیز عالیه...

روزهای خوبی داشته باشید

سیما

اسفند 1389

هیچ نظری موجود نیست: