سه‌شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۹

توضیحات سفر سوریه

حضرت رقیه

قبر حضرت رقیه در پشت بازار حمیدیه قرار داره.بازار حمیدیه یه چیز شبیه بازار رضا در مشهد،کوچه برلن در تهران هست.اجناس زرنب و زینبول با قیمت کم.و البته جنسش مشخص است.بازار حمیدیه در خیابان شارع الثوره قرار داره.خیابان رو به روی قصر العدلی.

روی نقشه می بنید که کجا ها را نشون میده،اگه می خواید برید به سمت حرم حضرت رقیه از میدان مرجه اگه حساب کنید نزدیک به 10 دقیقه راه هست.دو طرف حرم بازار هست.هم سمت شمال هم سمت غرب و جنوب.نرسیده به حرم یه مسجدی هست به نام مسجد اموی،بدون اغراق می گم یکی از قشنگترین جاهایی بود که دیده بودم.کلی با محیطش حال کردم.در مسجد در ضلع جنوبیش،حرم حضرت یحیی نبی قرار داره.و اینکه بهتو پیشنهاد می کنم برید.در بازار حمیدیه یه بستنی فروشی وجود داره که هر کسی و می بینید داره از اون بستنی ها می خوره.اما ما نخوردیم جاش و هم کشف نکردیم.کشف کردم بهتون می گم.خیلی معروفه.

جنب خیابان شارع الثوره هم قلعه دمشق قرار داره که رو به روش یه اسب سوار هست،این قلعه در سال 1202 میلادی ساخته شده.من توش رو هنوز نرفتم ببینم.

در خصوص شام سنتر که در منطقه کفر السوسه قرار داره،اولا کرایه تاکسی 100 لیر بیشتر ندین.دوما،بازارش چیزهای قشنگی داره،اما همه مارکدار هستن و گرون.کلا من خوشم اومد.اونجا خوشبختانه می تونید انگلیسی صحبت کنید.و بعضا شاید فروشنده بیشتر از یک ایرانی بهتون احترام بزاره.کافی شاپ های قشنگی داره.اونجا و کلا ازش خوشم اومد.اما یادتون نره مثل ما اشتباه نکنید.پشت شام سنتر یه بازار دیگه چسبیده بهش هست(پاساژ دیگه)اسمش یادم نیست اما اون رو هم ببینید و ندیده نیاید بیرون.

باب توما هم در منطقه ای وجود داره که یکی از دروازه های دمشق اونجا بوده،اجناسش نسبت به حمیدیه بهتر نسبت ، و قیمتش هم قابل قبول هست.یک خیابونه که توش مغازه داره چیزی شبیه ولیعصر خودمون.برای خانوم های محترم اینجا کلا لباس زیاد هست.اما بیچاره آقایون،بگو یه پلیور قشنگ،یه پیراهن.واقعا هیچی نیست.برای دختر بچه فت و فراوون،برای پسر بچه هیچی...

اینم از این توضیحات جانبی

در خصوص خود سفارت

روز اول که برای دادن پاسپورت ها رفتیم،توی صف ایستادیم و دونه دونه رفتیم تو.باید نامه فایل نامبر رو همراه داشته باشید تا راهتون بدن.علاوه بر دو قطعه عکس و پاسپورت.عکس هم جدید باشه.یه آقا اومده بود،عکسش برای دو سال پیش بود که نزاشتن.اما عکس 6 ماهه رو قبول می کنن.به هر حال...

مدارک و تحویل می دید و میگه فردا ساعت سه بیاید بگیرید.

ما ساعت 2.30 رفتیم،ساعت 3 در باز شد،و رفتیم توی سالن.راستی توضیح هم بدم.از در سفارت که وارد می شید،یه راهرو هست،یه در شیشه ای که به یه اتاقک باز می شه،توی اون اتاق باید موبایل،دوربین و تحویل بدین،و بعد از اتاقک می آید بیرون و از پله ها می رید پایین و می رسید به سالن انتظار(این پله ها در فضای باز هست،بگم که فکر نکنید وارد ساختمون شدید)در اون اتاق می شنید روی صندلی تا وقتی صداتون کنن.

ساعت 3.30،خانوم محترمی که مدارک را می گیره به عربی و یه خانم مسن مو شرابی و کمی تپل به فارسی توضیح می دن که باید چند تا چیز و چک کنید مثل ، شماره برگه لندینگ یا ویزا رو با ویزای توی پاسپورت،تاریخ انقضای پاسپورت رو اسم و فامیلون رو.خلاصه.اینم از این و با کمال خرسندی می آید بیرون.البته برای من یک ایرادی داشت.اینکه من رنگ چشمم سیاه نیست و اینا زده بودن سیاه.به خانومه گفتم.گفت موردی نداره.منم گفتم مرسی و پریدم بیرون.با دوستان(خانوم و آقای محترم زوج و من)یه عکس پاسپورت به دست در روبه روی سفارت گرفتیم.و این مرحله هم به خوبی تموم شد.

بازم حرف از شهر دمشق براتون دارم.زیاد،فعلا روز اول محرم است و می خوایم بریم زینبه.بریم ببینیم چی می شه...

سیما

آذر 1389

دسامبر 2010-12-07

*نقشه و این چیزا رو در اولین فرصت آپلود می کنم.


هیچ نظری موجود نیست: