شنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۹

یک عدد شنبه...یک روز آغازین هفته

رابطه شنبه و من خیلی خوب نیست...شاید یکی از دلایل اصلی اون بعد از روز زشت و کسل کننده جمعه بودن شنبه است.اما به هر حال من شنبه ها رو یه جورایی ناز و نوازش می کنم با غر غر هام..

دلم امروز بدجوری از صبح کله سحر قیژ قیژ(غلط املایی دارم؟) می کنه...باید بروم پیش استادی که تا امروز ندیدمش...تصورش برای خودم هم سخته...فرض کنید با کمال پرورویی می خوام بگم تو رو خدا استاد راهنمای من هم بشید...دیگه خودتون فرض کنید چه حسی اندر وجود مبارک من در حال ولووول خوردن است...‍!

با کمال پرورویی و بی شرمی امروز رو روز حمایت از خودم اعلام می کنم...حامیان عزیز...اگر تا ساعت 5 بعد از ظهر از اینجانب خبری نشد اصلا نگران نشید.من احتمالا از خجالت آب شدم و چند وقتی طول می کشد که به زندگی بر گردم.این است همت ملی...(الآن یاد سمند افتادم...که می گفت این است خودروی ملی)

من برم...یکی داره توی دلم رخت می شوره...برم چند تا جمله بجورم واسه بیان حق مطلب...

سیما

آبان 1389

نوامبر 2010-11-13

*امروز 6 ماه از باز شدن پرونده دمشق من می گذرد...فایل نامبر من 6 ماهه شد...هوووورااااا

**سه ماه دیگر...سه ماه جزئی دیگر...بگو 90 روز

***من دانشجوی حقوق اقتصادی می باشم...اینم واسه جلیله عزیزم که پرسیده بود...تازشم رشتم و خیلی دوست می داشتم...افسوس که حالمون رو کردن تو قوطی...


۲ نظر:

ناشناس گفت...

به به به سيما خانم . احوال شما ؟ چه خبر خانومي ؟ بقول كلاه قرمزي تو اهنگ فيلم كلاه قرمزي و پسر خاله :
نترس نترس نترس بچه جون.. برو برو برو تو ميدون ( با موزيك خوانده شود خواهشا"!!و اماصد البته سراينده دقيقا مشخص نكرده كدوم ميدون مورد نظر هست !!! ونك ؟ وليعصر؟ صادقيه ؟ تجريش ؟ توپخانه و الي .....
اما در هر حال موفق باشي . يادت نره از هر چي و از هر كس بيشتر مي ترسي محكم تر برو تو شيكمش !!! اعتماد به نفس كليد رستگاريه !!!!
سعيده از vers le nord

جلیله گفت...

سیما جون امیدوارم موفق بشی و بیای خبرشو بنویسی.

مرسی که رشته ات رو دقیق نوشتی. باید رشته جذاب و پرکاربردی باشه.

عزیزم این مم.لک.ت همه مونو اینطور میکنه. نگران نباش فقط تو نیستی. تو ذوق همه مون خورده یه جورایی.

در مورد دلداری! من تونستم دلداری بدم یا نصیحت کردم؟؟؟؟؟؟؟