شنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۹

دلداری

کلمات سنبلهایی برای بیان حقایقند برای بیان احساسات و آن چه ما در درون داریم از فکر و دهن نا شور شوق هیجان..وسیله ای هستند برای ارتباط با هم نوع مان. این روزها این فعل "دلداری دادن " و چگونگی صرف عملی آن ذهنم را مشغول کرده ...تسلی دادن چیست؟ فرق آن با "نصیحت کردن" چیست ؟ چه وجه تشابهی دارند؟ و پس از آن اساسا چرا ما به عنوان انشان نیاز به " دلداری" داریم.

ابتدا " دلداری چیست؟ "

تسلیت گفتن . تسلی دادن . غمگساری کردن . مصیبت زده یا داغدیده یا پریشان خاطری را تسکین بخشیدن . (فرهنگ عوام ). مایه ٔ دلخوشی کسی را با اندرز و نصیحت فراهم کردن و از غم و اندوه او کاستن . کسی را تشویق کردن و بر جرأت او در اقدام به کاری افزودن

. (از فرهنگ لغات عامیانه )

آنچه که از تمامی معانی فوق بر می خیزد در ذاتش به یک نکته اشاره می کند : فردی صاحب غمیست و نیاز به "تسلی دارد" . در هیچ کدام از تعاریف فوق چیزی مبنی بر "حل" عامل غم و غصه دیده نمی شود. بیاییم به معنی تسلی تو جه کنیم :

(مص مرکب )آرامش بخشیدن . دلگرمی دادن

پس باز هم تلاشی بر حل عامل غم به چشم نمی خورد. شاید یک علت آن باشد که آن "غم" اساسا قابل رفع نیست و هیچ عملی نمی تواند به صورت عملی جلوی غم را بگیرد. بیاییم نگاهی هم به کلکه "نصیحت" بیاندازیم.. نصیحت کردن یعنی اندرز دادن پند بی آمیغ. پند برای حل یک موضوع ..برای رفع یک خطر . برای بر طرف شدن یک غم.

پس فرد دلداری دهنده با علم به اینکه عامل غم " غیر قابل " تغییر است به تسلی فرد غم دیده می پردازد!

--------------

این روده درازی ها به کنار برسیم به اصل مطلب : 1-همسر من از من دور است یعنی خانواده کوچک ما تا اطلاع ثانوی با کمک فضای مجازی به حیات خود ادامه می دهد 2- موضوع پایان نامه ایشان که باید به زودی تصویب شود هنوز اماده نشده و تبدیل به عاملی برای خرد شدن اعصاب گشته 3- شرایط محیطی که 1000 عامل است نیز دست به دست هم داده و فضا را تشدید کرده!

در این شرایط سیما به " دلداری نیاز دارد" یا به نصیحت؟ چون تقریبا شرایط ما یک سان است و من هم در حال نوشتن پایان نامه ام هستم . احساس می کنم کلید این سوال در مقاله قسمت دوم " زیستن در ابهام" است! که سعی می کنم به زودی بنویسم. اگر کسی نظری هم دارد مشتاقا نه گوش می کنم.

نیما

۱ نظر:

Sima گفت...

خوب نیمای عزیزم،فرق بین نصحیت و دلداری رو دیدی...من به عنوان یک زن،از همین جا اعلام می دارم.ما خانوم ها...زمانی که ناراحت هستیم به نصحیت اصلا نیاز نداریم.کمی دلداری...اینکه وووااای حق داری...چقدر سخته...چه کمکی از من بر می آید.کافی است تا روحیه دوباره بیاییم...درضمن من در این مدت به اندازه کافی نصحیت از در و همسایه و موش توی دیوار می شنوم عزیزم.نیازم دلداری است...مهربانترین!